پی دی اف کتاب کنیزو منیرو روانی پور 🟣

وب سایت پروژه نت پی دی اف کتاب کنیزو منیرو روانی پور 🟣 در 146 صفحه را برای شما همراهان گرامی آماده کرده است. مریم از مدرسه که به خیابان رسید، مرد های دم عرق فروشی «توکلی» را دید که چادر زنی را که پایش از جوی کنار خیابان بالا آمده بود می کشیدند و می خندیدند. عرق فروشی کنار خیابانی بود که چند صد متر آن طرف تر از مدرسه مریم می گذشت. زنگ مدرسه که زده می شد، بچه ها به خیابان می رفتند. زن های آبادی های نزدیک هر کدام با زنبیل پر از بازار می آمدند و به عرق فروشی که می رسیدند تف می انداختند و راهشان را می کشیدند و می رفتند. روبروی عرق فروشی میدان خاکی بزرگی بود که هر روز غروب، مرد ها در گوشه و کنارش دور هم جمع می شدند، سر بطری ها را با کف دست می پراندند و با خوردن پاکتی پسته خستگی روزانه را از تن در می کردند. مریم حس کرد که پاهایش برای جلو رفتن جانی ندارد. انگار چیزی در دلش رمیده بود. دستی به پهنای دست تمام آدم های میدان گلویش را می فشرد. چشمانش می سوخت، دلشوره ای غریب اذیتش می کرد. جمعیت هر لحظه زیاد تر می شد. مردی با صدای بلند کل می زد، دیگری بشکن زنان قنبل می جنباند. چند تائی زن آن دورتر ایستاده بودند و زیر پوزی می خندیدند. حمال های بازار انگار جن خبرشان کرده باشد، با جل های خاکی رنگ خود سر و کله شان پیدا شده بود. نیش همه باز بود و چشم هایشان برق می زد. گرمای آفتاب تن را می سوزاند. در سایت پروژه نت با ما همراه باشید.

فهرست مطالب کنیزو منیرو روانی پور:

فصل اول: کنیزو

فصل دوم: شب بلند

فصل سوم: آبی ها

و …

فصل آخر: جمعه خاکستری

خرید کتاب کنیزو منیرو روانی پور

pdf کتاب کنیزو منیرو روانی پور

کتاب کنیزو منیرو روانی پور دانلود

دانلود PDF کتاب کنیزو منیرو روانی پور

📑 پیشنهادهای پروژه نت 🟣

کتاب زمین شناسی مهندسی غلامرضا خانلری

کتاب درس های تاریخ مرجان شمیل شوشتری

ادامه مطلب